کانال تلگرام ما لطفا عضو شوید http://telegram.me/AJHDGchannel
و رسالت من اين خواهد بود
تا دو استکان چای داغ را
از ميان دويست جنگ خونين
به سلامت بگذرانم
تا در شبی بارانی
آن ها را
با خدای خويش
چشم در چشم هم نوش کنيم
با تو
بی تو
همسفر سايه خويشم وبه سوی بی سوی تو می ايم
معلومی چون ريگ
مجهولی چون راز
معلوم دلی و مجهول چشم
من رنگ پيراهن دخترم را به گلهای ياد تو سپرده ام
و کفشهای زنم را در راه تو از ياد برده ام
ای همه من
ککل زرتشت
سايه بان مسيح
به سردترين ها
مرا به سردترين ها برسان
ما بدهکاريم
به کسانی که صميمانه ز ما پرسيدند
معذرت می خواهم چندم مرداد است ؟
و نگفتيم
چونکه مرداد
گور عشق گل خونرنگ دل ما بوده است
هيچ وقت
هيچ وقت نقاش خوبی نخواهم شد
امشب دلی کشيدم
شبيه نيمه سيبی
که به خاطر لرزش دستانم
در زير آواری از رنگ ها
ناپديد ماند
بر می گردم
با چشمانم
که تنها يادگار کودکی منند
ايا مادرم مرا باز خواهد شناخت ؟
دل ساده
برگرد و در ازای يک حبه کشک سياه شور
گنجشک ها را
از دور و بر شلتوک ها کيش کن
که قند شهر
دروغی بيش نبوده است
آینده مون آینده ای روشن
حرف جدائی رو نزن با من
فردای خوبی پیش رومونه
دنیا به رفتار تو مدیونه
حالا که خوبیت عاشقم کرده
این عاشقه دور تو می گرده
از هرکس و هرچیز بهتر باش
با من از این هم مهربونتر باش
ترکم نکن
من بی تو بیمارم
دیوونه وار دوست دارم
من پیشتم تنهات نمی ذارم
تا با منی هیچکی نمی تونه
قلب تورو از غم بلرزونه
تا با منی پشت سرت کوهه
روزای تو بی درد و اندوهه
هرچی که تو دستامه می بخشم
دنیای من شعرامه می بخشم
می بخشم از عمرم به تو حتی
وقتی نباشی میرم از دنیا
ترکم نکن
من بی تو بیمارم
دیوونه وار دوست دارم
من پیشتم تنهات نمی ذارم
چرا بـــــــد باشم...؟
روزگارم خـــــــوب است
آدم هايى لبريز از نفـــــــرت
عشق هايى پر از شهـــــــوت
عرق سگى هايى پســـــــت فطرت
همه چيز خـــــــوب است
چرا بـــــــد باشم...!؟
عشــــق هايمان در ميان پاهـــايمان نفس مى كشد
فاصله هر عشــــق تا عشق بعدى
تنها يك نخ سيـــــگار است
شــــرافت...؟ تنها هم آغوشى ست
با اين همه خـــوبى..!؟ چرا بــــد باشم...!؟
آرامـــــــم
مى نويـــسم؛ روزگــارم خــــوب است
امّــــــــــــــا...!؟
تو بـــــــاور نكن
سرجوخه که شد همیشه توپ اش پر بود ،
سی ســــــاله که شد مالک صد آخور بود !
گویند به او رسید چـــــــــــــــــون عزرائیل ،
شرمنده ، سرافکنده ،.....تو گویی حر بود !
دیگر نمیگویم گشتم نبود نگرد نیست....
بگذار صادقانه بگویم:
گشتم......
اتفاقا بود....فقط مال من نبود..
بگذار دیگری بگردد...
لابد مال اوست.
این نیز بگذرد
اما ای کاش از جای دیگری بگذرد و همش از روی ما نگذرد...
پشت این بغـض سنگیـن...
بیـدی نشستـه بود...
که خیــــال میکـرد
بااین بـــــادهـا نمی لرزه!!!
غمگینم مثل عکسی در اعلامیه ی ترحیم که خنده اش همه را می گریاند .
بـه بـعـضـیـام بـاس گــف :
مـن زنـدگـیـم پـر مـشـکـله
تـو دم در وایـسـا خـوشـگـله!!
به """"بعضیا""""
باس گفت
آره ما لاااشی
تو برو بیشتر بده
تا قشنگ ""وا""
شی
گفت سيگار نكش...
دردهايم را برايش گفتم
خودش كبريت كشيد...!
ماهی لب بسته را اندیشه قلاب نیست
آمار
وب سایت:
بازدید دیروز : 26
بازدید هفته : 849
بازدید ماه : 908
بازدید کل : 87499
تعداد مطالب : 598
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |
<-PollItems->
|
![]() |
![]() |
![]() |
![]() |