کانال تلگرام ما لطفا عضو شوید http://telegram.me/AJHDGchannel
خفته ها ! زنگ چیز خوبی نیست
شیشه ها ! سنگ چیز خوبی نیست
وصله ها را به من بچسبانید
به شما انگ چیز خوبی نیست
های ! عاشق نشو نمی دانی
که دل تنگ چیز خوبی نیست
کری از پیش یک سه تار گذشت
گفت : آهنگ چیز خوبی نیست
گفته بودی شهید یعنی چه
پسرم ! جنگ چیز خوبی نیست
فقط هیچی همین
زنها آرام بخش ترین موجودات زمینند, به شرطی که زنت نباشن
ماهی دل بی خیال زندگیست...
دیگران هستند
ما را بی خیال.
« کـه مـن از بـد بیابانـی گرفتـم راه ِ دریـا را »
« گوینـد عشـق چیـست ؟! بگـو ؛ تَـرک ِ اختیـار ! »
« آه از ایـن درد ، کـه جـز مـرگ ِ مـن اش ، درمـان نیسـت »
بـا مـن از خـودم حـرف نـزن !
مـن اولیـن فـرامـوش شـده ی دنیـای خـودم هستـم ...!
***بعضی از حرفا عمیقتر از چاقو آدمو زخمی میکنن***
عشق
ﺭﺍ......
ﺑﺎ ﻫﺮﮐﺲ ﺗﺠﺮﺑﻪ ﻧﮑﻦ ......
ﺻﺒﺮ ﮐﻦ.....
ﺳﺎﻟﻬﺎﯼ ﺳﺎﻝ.....
ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺻﺒﺮ ﮐﻦ......
ﺗﺎ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ پیدا کنی ﮐﻪ ﺭﻧﺞ ﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﺸﻤﺎﻧﺖ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ.....
ﺗﻮﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﻧﮓ....
ﻭ ﺻﻮﺭﺕ......
ﻭ ﺑﺪﻧﺖ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ.....
ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﺎﺹ ﺑﻮﺩﻥ..
ﻭ ﻣﻌﺮﻓﺘﺖ ﺑﺨﻮﺍﻫد
زندگی کاشکی صدای جیرجیرکی بود با ترنم باران تو جاده و جنگل ، تاریک،خیال و قشنگترین آرزوهای دست یافتنی با ، شال و لباس خیس. آرزوی داشتن تو زندگی کاشکی صدای پای آمدن تو بود لبخند رضایت بخش با دستان نوازشگرت زندگی همین است که من با تو و خوشبختی تو تنها آرزو
بگذار که در حسرت دیدار بمیرم .............................
در حسرت دیدار تو بگذار بمیرم ......................
دشوار بود مردن و روی تو ندیدن ...............................
بگذار به دلخواه تو دشوار بمیرم. ........................
بگذار که چون ناله ی مرغان شباهنگ...........................
در وحشت و اندوه شب تار بمیرم ............................
بگذار که چون شمع کنم پیکر خود آب ...................................
در بستر اشک افتم و ناچار بمیرم ..................................
میمیرم از این درد که جان دگرم نیست ......................
تا از غم عشق تو دگر بار بمیرم ...........................................
تا بوده ام ای دوست وفادار تو بودم ...................
بگذار بدان گونه ... وفادار............... بمیرم !!!
سکوت حرف آخر است
نه اینکه حرفی نیست نه ..
هست خیلی هم هست
اما عاشق ها میدانند , دلتنگی که به استخوان برسد , میشود سکوت
نه به انتظار کسیم..نه از کسی انتظار..این یعنی ارامش زندگیم.....
مشتی ما گرگ سیریم شما خوش باش بابچه خرگوشای شهر......
مواظب گرمای دلت باش تا کاری که زمستان با زمین کرد ، زندگی با دلت نكند...
شراب خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
آغوش خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
بوسه خواستم…
گفت : ” ممنوع است ”
نگاه خواستم…
گفت: “ ممنوع است ”
نفس خواستم…
گفت : ” ممنوع است “
… حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،
با یک بطری پر از گلاب ،
آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد
با هر چه بوسه ،
سنگ سرد مزارم را
و …
چه ناسزاوار
عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،
نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،
به آرامی اشک می ریزد …
تمام تمنای من اما
سر برآوردن از این گور است
تا بگویم هنوز بیدارم…
سر از این عشق بر نمی دارم
مهترین سایزی ک باید بدونی سایز دهنته
مرده شور آروم بشور بدنم پر از زخم هایه ک هنوز تازه است
با ناز بشور ک نازکش نداشتم
مرده شور اروم بشور این تن پر از خاطره است
مرده شور دیگه نشور این تن کسی و نداره ک تابوتشو از زمین برداره
با ناز بشور ک نازکش نداشتم آروم بشور شاید یکی قبل از دفنم امد
داداش من عقده هامو همش سر ریه هام خالی میکنم
رفیق تو شلوارتو بالا نگه دار نمیخواد به فکر پرچمت باشی
هه رفیق این همه از داشته هات گفتی یکمم از داده هات بگو
راز شد نیاز عاشقیم، رازی که از زجر راز بودنش به لذتی رسیدم که دل کندن از ان به مردن میماند..........
شبی بود به سختی سرمای سگ کش زمستان بی پایان
شبی بود...............................................
نمیدونم دلتنگیمو چطور باید به تو بگم، چطور......................
شاید اگر روزی خدا به جای ادم در زمین ادم ها بود میدانست که ادم بودن سخت تر از خدا بودن است وبس..
نبودی ندیدی یا بودی ندیدی به هر حال ندیدی.....................
نه انگار که هستم
نه انگار که بودم
نه انگار نه انگار........
سال بود
ماه بود
خاطره بود
یاد بود
خدا بود
هر چه بود ، بود
به خدا بود...................
عبور نور در غبار تاریکی نشانی بود از حضور حق حیف که در گیر هوس های زمین بودم در لحظه اجابت حیف
به روزی دلبستم که شاید به کامم باشد ناکامی های زمین ..............
می گویند:
خوش به حالت! از وقتی که رفته حتی خم به ابرو نیاوردی … !نمی دانند بعضی دردها... کمر خم می کنند، نه ابـرو...!
کبریتـهای سـوخته هـمـ ،
روزی درختـ های شـادابی بـوده اند!
مثل مـا ،
که روزگـاری می خنـدیدیـمـ
قبـل از اینـکه عـشق روشنـمان کنـد..
آمار وب سایت:
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 105
بازدید کل : 77985
تعداد مطالب : 598
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1
<-PollItems->
|
||